رستگاری در شاوشنگ، بهترین فیلم تاریخ؟
جدا از اینکه این فیلم شاهکاری سینمایی است، چرا به طور مداوم به عنوان برترین فیلم IMDb شناخته می شود این فیلم در سال ۱۹۹۴ بر اساس داستان کوتاهی اثر «استیون کینگ» ساخته و اکران شد. زمان اکران آن همگام بود با زمانی که فیلم سازان مصرانه درگیر اقتباس گرفتن از این داستان بودند. ستاره فیلم «تیم رابینز» نقش «اندی دوفرین» را بازی میکرد. او بانکداری بود که متوجه میشود همسرش رابطه پنهانی دارد و به اتهام قتل همسر و معشوق همسرش به زندان می افتد ولی ادعا بیگناهی می کند. هنگامیکه که اوقاتش را در شاوشنگ میگذراند، وضعیت زندگی در زندان را میسنجد و با «مورگان فریمن» در نقش «رد» دوست می شود اما با رفتار آرامی که دارد، قصدش برای فرار را پنهان می کند. اگرچه فیلم «رستگاری در شاوشنگ» بعنوان بهترین فیلم تمام دوران شناخته میشود، اما «فرانک دارابونت» این موفقیت را آسان بدست نیاورد. نظرات همان دورانی که فیلم اکران شد مثبت بود اما نه به اندازه ارزیابیهای گذشته. این فیلم فروش خوبی در گیشه را به دست نیاورد. تلاش اندی برای آزادی به رسمیت شناخته شد و فیلم بعنوان یکی از نامزدهای اسکار آن سال شناخته شد اما هیچ جایزه اسکاری بدست نیاورد.
این فیلم از طریق پخش تلویزیونی و کرایه شدن مخاطبان بیشتری را پیدا کرد و مشهورتر شد، تا اینکه سرانجام به عنوان فیلمی کلاسیک شناخته شد. در حال حاضر این فیلم سال هاست در صدر ۲۵۰ فیلم برتر IMDb قرار دارد. در صنعتی که عقاید دائما در حال تغییر هستند، چرا «رستگاری در شاوشنگ» هنوز طرفداران بسیار زیادی دارد؟ مهمتر از همه اینکه این فیلم در هر سطح هنری بسیار استادانه ساخته شده است. نه تنها بازی «فریمن» و «رابینز» در این فیلم بسیار فوق العاده است و از شاخصه های اصلی موفقیت آن به شمار می رود، بلکه این فیلم مملو از شخصیتهای مکمل برجسته است که به همان اندازه خوب ایفای نقش می کنند و همه را مجذوب و شیفته میکنند. علیرغم اینکه زندگی در زندان به دور از زرق و برق است، این فیلم تصاویر خارق العادهای را به نمایش می گذارد که حاصل تلاش «دارابونت» و فیلمبردار فیلم «راجر دیکنز» است. این داستان شخصیت-محور از پویایی طبیعی برخوردار است که به مخاطب این امکان را می دهد تا خود را همراه با اندی فرض کند و در لحظات تنش زا و تاریک دچار هیجان شود.
اما آیا همانطور که IMDb می گوید، این فیلم بهترین فیلم تاریخ است؟
با توجه به فروش کم گیشه، عدم موفقیت آنچنانی در اسکار و اینکه حتی با وجود نظرات مثبت هم این فیلم در آن زمان به خوبی درک نشده بود ، این فیلم موفقیتی را در آن زمان کسب نکرد، اما مدتی طول کشید تا مخاطب آن را درک کند و تبدیل به بهتربن فیلم شود. گذشته از کیفیتی که دارد، عوامل قابل توجه دیگری، این فیلم را مشهور میکنند. «رستگاری در شاوشنگ» خود را محدود به یک ژانر نمی کند. عناصر جنایی در حاشیه قرار دارند و طنز زیادی نسبت به دیگر فیلمهای مهیج در این فیلم وجود دارد. این فیلم به مضامین جهانی می پردازد که تقریبا هر کسی به آن ربط پیدا می کند و می تواند از آن لذت ببرد. اما این موضوع لزوما در مورد همه مدعیان بهترین فیلم صدق نمی کند.
فیلم «پدر خوانده» اثر «فرانسیس فورد» همیشه در بین بهترین فیلم ها قرار دارد اما کسی که علاقه ای به صحنه های گانگستری نداشته باشد به هیچ عنوان این فیلم را بین بهترین آثار سینمایی جهان نخواهد دانست. در ضمن فیلم های «همشهری کین» و «۱۲ مرد خشمگین» برای کسانی که فیلم رنگی و داستان عامه پسند دوست دارند، جذاب نیستند. همچنین کسانی که داستان های غیر خطی را دوست نداشته باشند شاید از فیلم «پالپ فیکشن» لذتی نبرند. در مورد فیلم «شوالیه تاریکی» مخاطبان باید فیلمهای ابرقهرمانی دوست داشته باشند و برای فیلم «ارباب حلقهها» فیلم های تخیلی در مورد شمشیر و جادوگری. فیلم «فهرست شلیندر» هم فیلم فوقالعادهای است اما با وجود صحنههای آشفته، تماشای آن با تشویش همراه است. داستان فیلم «رستگاری در شاوشنگ» در مورد عدالت، امید، دوستی و بشریت است که فراتر از ژانر و سن میرود. مضامین این فیلم بهتر از دیگر فیلم ها مدیریت شده است. بنابراین بسیاری از رقبای آن از نظر دوره زمانی داستان یا جلوههای ویژه از آن پیشی گرفتهاند و برخی دیگر تحت تاثیر دنبالهها بوده یا اشباع از ژانر بودهاند؛ اما هیچکدام در مورد «رستگاری در شاوشنگ» صدق نمیکند. بحث بهترین فیلم تاریخ، کاملا سلیقهای است، اما فیلم «رستگاری در شاوشنگ» در بین همه مدعیان، لذت بیشتری برای تماشا دارد.