ترجمه فیلم، ترجمه زیرنویس

Movie Translation

سفارش زیرنویس همکاری بعنوان مترجم

نقد و بررسی مستند Legion of Brothers

 

 دانلود تریلر فیلم و خبرهای سینمایی

دانلود تریلر فیلم و خبرهای سینمایی

 گفتگو درباره فیلم ها و بازی ها روز دنیا

گفتگو درباره فیلم ها و بازی ها روز دنیا

عکس های روز سینمایی

عکس های روز سینمایی

 

این مستند تکان دهنده و جذاب در وحله اول استقرار مخفیانه نیروهای ویژه ارتش آمریکا را پنج هفته پس از واقعه یازده سپتامبر در افغانستان به نمایش می گذارد و جزئیات چگونگی یا به گفته یکی از شرکت کنندگان، «سرنگون کردن طالبان و متواری کردن القاعده توسط کمتر از صد نظامی» را به تصویر می کشد. در ابتدا باید بگوییم که این فیلم یک حماسه غرور آفرین نیست. در حقیقت، این سربازانی که کارگردان آنها یعنی گرگ بارکر در سودای پانزده سال فیلمبرداری بوده است، مردانی باملاحظه و محتاط هستند که در مورد دلاوری خود زیاده گویی نمی کنند. همچنین، بارکر که مسئولیت فیلم های « Manhunt» و فیلم کمتر دیده شده « Sergio» شبکه HBO را بر عهده دارد در تلاش است تا جنبه ای از دلاوری را به نمایش بگذارد که امروزه ما معمولا آنرا نمی بینیم.

این جنبه از دلاوری به ما نشان می دهد که این افراد در این فیلم چه سختی هایی را تحمل کردند و اینکه مبارزه آنها تا چه اندازه دشوار و حتی دردناک بوده است. این سربازان درباره خدمت خود چندان مردد نیستند بلکه کنار آمدن با زندگی پس از جنگ از آنچه پیش بینی می شد پیچیده تر است. ظاهرا نیروهای ویژه در قالب گروه های دوازده نفره وارد منطقه جنگی می شوند و «هنگ برادران» داستان دو گروه خاص را دنبال می کند. این فیلم به توصیف اقدامات این دو گروه در آن روزها و نیز جایگاه کنونی آنها می پردازد. ما ابتدا با افراد گروه ۵۹۵ روبرو شده و در حالیکه اکنون با همسرانشان در حیاط خلوت خود مشغول غذا خوردن هستند با آنها آشنا می شویم.

ما نه تنها از کسانی می شنویم که اذعان می کنند: «من به اندازه تمام افراد خانواده ام و گاهی بیشتر از آنها به این افراد احساس نزدیکی می کنم» بلکه به راستی خودمان نیز چنین رفاقتی را می بینیم. همچنین شما از همسران این سربازان می شنوید که از آمادگی برای تنها شدن به مدت شش تا نه ماه آنهم اغلب بدون اطلاع قبلی طولانی مدت صحبت می کنند. یکی از این سربازان اقرار می کند که «من حاضر نیستم به جای همسر یا یکی از پسرانم باشم» و به این فکر فرو می رود که «من چگونه پدری بوده ام؟» گروه ۵۹۵ پس از وارد شدن به کشور به اتحاد شمالی ضد طالبان می پیوندند و در یک اقدام غیرمتعارف همانند همرزمان خود سوار بر اسب شده و شهر کلیدی مزارشریف را تصرف می کنند. داستان گروه دیگر نیروهای ویژه یعنی گروه ۵۷۴ لحن گرفته تری دارد. در ابتدای روایت داستان این گروه توجه و حمایت سربازان از پسر یکی از سربازانی که در افغانستان کشته شد، که البته بعدا معلوم می شود که او اولین قربانی آمریکایی در افغانستان بوده است، را می بینیم.

یکی از عملیاتی که گروه ۵۷۴ در آن شرکت داشت شامل تایید کردن بمباران کردن یک محموله یکصد خودرویی توسط جت های جنگی F-18 بود که معلوم نبود آیا به دشمن تعلق داشت یا خیر! کاپیتان جیسن امرین که تا حدودی غیرمطمئن به نظر می رسید می گوید: «من گفتم “بمبارانشون کنید”». «این طرز صحبت کردن از کجا آمد؟» اعضای گروه موقع بمباران و مشاهده سوختن بقایای افراد را توصیف می کنند. یکی از افراد با بی تفاوتی می گوید: «همینه که هست؛ نمیدونم چطوری توصیفش کنم» و دیگری در ادامه می گوید: «اونها دشمنند. اگه شما حساب اونها رو نرسید اونها دخل شما رو میارن». اگرچه هنوز اتفاقات فجیع تری درانتظار گروه ۵۷۴ بود چرا که یک درگیری با یک گروه نظامی آمریکاییِ دیگر و یک اشتباه مرگبار چنان پایان تکان دهنده ای برای «هنگ برادران» رقم میزند که افرادی که جان سالم به در بردند کماکان با آن کنار نیامده اند. این مستند زیبا نگاهیست به جنگ از تمام جوانب و نیز بررسی غرور، خشم، و تردیدهایی که در جنگ گریبان سربازان را می گیرد.

مشاهده تریلر مستند در آپارات فیلم مترجم

مترجم : جوزی

منبع : LA Times

مطالب مرتبط

مطلب بعدی مطلب قبلی