چهار جایزه اشتباهی اسکار!
در سراسرِ تاریخِ ۹۲ ساله آکادمی اسکار، نمونه هایی بارِز از دریافتِ بجای پر افتخارترین آن شب یعنی اسکار بهترین فیلم حضور دارد. اما مواردی هم وجود دارد که تا مدتها پس از انتخابِ اشتباه آن (بیرون از آفریقا به جای رنگ صورتی؟!) عکس العمل های متفاوتی را در پی داشته است. در اینجا به چهار مورد که آکادمی اسکار به اشتباه جایزه بهترین فیلم را اهدا کرده اشاره می کنیم.
رقص با گرگها به جای رفقای خوب (۱۹۹۰)
ساخته ی کِوین کاستنِر درباره یک افسر ارتش آمریکاست که با گروهی از گرگها ارتباط دوستانه ای دارد تا جایی که در سالِ ۱۹۹۰ به فروشی خوب در باکس آفیسِ و نقدهای قابل قبولی دست یافت. برخلاف پیش بینی ها، اکادمی اسکار برای اهدای جایزه اسکار بهترین فیلمِ آن سال مرتکب اشتباه شد. پس از گذشت یک دهه از آن ماجرا، با سپری شدن زمان، لایق ترین فیلم برای دریافت این جایزه، فیلمِ رفقای خوب ساخته مارتین اسکورسیزی در سال ۱۹۹۰ بود. ساخته اسکورسیزی چنان مورد تحسین مخاطبان و منتقدانش قرار گرفت که به عنوان نقطه عطفی در صنعت فیلم سازی آمریکا از آن یاد می شود. نمرات هر دو فیلم در سایتهایIMDB و Rotten Tomatoes گویای همین ادعاست. رفقای خوب در سایت IMDB با نمره ۸٫۷ و۹۶% نقد مثبت و ۹۷% رضایت مخاطبان در سایت Rotten Tomatoes را داراست، در حالی که رقص با گرگها در سایت IMDB با امتیاز ۸٫۰ ونقد ۸۲% و میزان رضایت ۸۷% در سایت Rotten Tomatoes از رتبه پایین تری برخوردار است.
فارست گامپ به جای پالپ فیکشن (۱۹۹۴)
ساخته ی رابرت زِمیسکی روایتِ نامه ای عاشقانه به آمریکاست که فارست گامپ روایتگر آن بود. این فیلم به باکس آفیسِ سالِ ۱۹۹۴ رونق داده بود و به یکی از پرمخاطب ترین فیلم های آن سال در آمریکا تبدیل شد. این فیلم از روی رمانی به همین نام اثر وینستون گروم ساخته شد و از طرف مخاطبان و منتقدان دیده شد و نقدهای قابل قبولی نیز دریافت کرد و در نهایت به عنوان بهترین فیلم اسکار در سال ۱۹۹۴ انتخاب شد. بنظر منطقی بود اما فارست گامپ تنها یکی از چهار نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمِ آن سال، در کنار فیلم های دیگری چون شیر شاه، رستگاری در شاوشنگ و فیلمی که باید برنده جایزه می شد یعنی پالپ فیکشنِ کوینتین تارانتینو حضور داشت. شاید آن زمان آکادمی افراطی عمل کرد (مخصوصا بخاطر شیرین عقلی های فارست گامپ)، اما پالپ فیکشن ثابت کرد که بسیار با نفوذ عمل کرده ( از هر دو منظر فرهنگی و سینمایی) و امتیازهای مربوط به نقد و نظر مخاطب (جزو ۲۵۰ فیلم برتر در سایتهای IMDB, و Rotten tomatoes , Metacritic) را نسبت به فارست گامپ، بالاتر کسب کرده است.
تصادف به جای کوهستان بروکبَک (۲۰۰۵)
در سال ۲۰۰۶ فیلم کوهستان بروکبَک با حجم زیادی از انتقادات به مراسم اسکارِ هفتاد و هشتم راه پیدا کرده بود.این فیلم درباره رابطه پنهانی و ممنوع دو گاوچران است که به هم علاقه عاطفی شدیدی دارند. این فیلم در جشنواره از شانس زیادی برای کسب جایزه از بین دیگر نامزدها برخوردار بود. در نهایت فیلم تصادف جایزه اسکار بهترین فیلم را کسب کرد. در پی چرایی ها و نقد های فراوان برای این اتفاق، اکثر منتقدان بر سر موضوعِ اخلاقی کوهستانِ بروکبک و تشدید شدن آرا محافظه کارانه آکادمی اسکار برای فیلم بحث و جدل هایی براه انداختند. اگر چه که فیلم تصادف هم با دیده شدن در طی سالهای اخیر لیاقتش برای دیافت جایزه اسکار بهترین فیلم به اثبات رسانده ولی فیلم کوهستان بروکبک از دیدگاه فیلمی هنجارشکنانه به سینمای آمریکا راه پیدا کرد.
میلیونر زاغه نشین بجای شوالیه تاریکی (۲۰۰۸)
هشتاد و یکمین دوره سالانه جوایز اسکار، در سال ۲۰۰۹، یکی از جدی ترین فهرست های نامزدی برای دریافتِ جایزه اسکار بهترین فیلم با حضور فیلمهایی چون میلک، فراست/نیکسون، کتابخوان، موردِ عجیبِ بنجامین باتن و برنده آن دوره میلیونر زاغه نشین برگزار شد. فیلم کتابخوان ( با نقدِ مثبتِ ۶۳% از سایت Rotten tomatoes ) عاشقانه ای ساخته ی استفان دالدری با بازی کیت وینسلنت و رالف فینس است. درباره اش چیزی نشنیده اید؟ آن کَس که بگوید نمیداند داناترین است! پیشبینی مخاطبان برای فیلم شوالیه تاریکی از میان دیگر نامزدها به دریافت این جایزه بسیار بالا بود و نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت.دومین فیلم از سه گانه شوالیه تاریکی ساخته کریستوفر نولان یکی از جذاب ترین فیلم های سری کامیک در طول تاریخ است که این ژانر را به سطح جدیدی ارتقا داده است. بی اعتنایی ها در آکادمی اسکار نسبت یه یکسری فیلم ها در طی سالهای اخیر آنچنان فاحش بوده که از همان سال به بعد تعداد نامزدهای بخش بهترین فیلم از پنج به ده افزایش یافت.
مترجم: مرادی