ترجمه فیلم، ترجمه زیرنویس

برخلاف ظاهر استخوانی و ریز نقشی که دارد، گالوم یکی از مهمترین شخصیت های سه گانه ارباب حلقه ها می باشد. طرفداران سرسخت ارباب حلقه ها او را به خوبی می شناسند. او موجودی قابل ترحم و در عین حال نفرت برانگیز می باشد. امروز ۱۰ حقیقت خواندنی از گالوم ارباب حلقه ها برای شما گرد هم آورده ایم و توجه شما را به این حقایق جالب توجه جلب می نماییم:

گالوم در ابتدا هابیتی از گونه «استور» بود که اسمیگل نام داشت

در فیلم ارباب حلقه ها گذشته ای کوتاه از زندگی گالوم به ما نمایش داده می شود. گذشته ای که او در آن هنوز بر اثر تمایل به در اختیار داشتن حلقه عقل خود را از دست نداده بود. وی اسمیگل نام داشت و دارای خانه و خانواده بود. از بین سه گونه هابیت ها یعنی «هارفوت»، «استور» و «فالوهاید» اسمیگل به گونه استورها تعلق داشت. استورها وزن بیشتری از دو گونه دیگر خود داشتند. حالا می توانیم به درستی درک کنیم که آن گالوم استخوانی چه تفاوت فاحشی را از لحاظ ظاهری با اسمیگل دارا بود. استورها اغلب در کنار رودخانه ها اوقات خود را می گذراندند و عاشق شنا کردن و ماهی گرفتن بودند.

گالوم چهارمین حمل کننده حلقه بود

بسیار جالب می باشد که او توانسته است مدت زمان زیادی حلقه را با خود حمل کند. این حلقه نیروی مطلق شیطان را داراست. حلقه قلب اسمیگل بخت برگشته را به تسخیر خود درآورد و او را مجنون خویش نمود. گالوم چهارمین نفری بود که توانسته بود حامل حلقه قدرت باشد. اولین کسی که حلقه را حمل کرد، سائورون، خالق آن بود. نفر بعد یکی از پادشاهان گاندور بود که ایسیلدور نام داشت. نفر سوم نیز دگول، دوست و فامیل اسمیگل بود که حلقه را در رودخانه «گلادن» به همراه اسمیگل پیدا کرد. هرچند پس از مدت زمان بسیار کوتاهی همان روز توسط اسمیگل کشته شد و سرانجام حلقه به دست اسمیگل یا همان گالوم افتاد.

گالوم از نام بردن خورشید و ماه پرهیز می کرد

اسمیگل پس از خیانت به دگول، دوست و فامیل خود، و قتل وی چاره ای نداشت جز اینکه خانه و کاشانه خود را ترک کند و راه کوه و جنگل را به پیش گیرد. او ساکن «کوه های مه آلود» شد و سال ها آنجا زندگی کرد و به ندرت از آن بیرون می آمد. تا اینکه اندک اندک فراموش کرد که زندگی زیر تابش خورشید و ماه چه حسی دارد. به همین دلیل بود که او برای چیزهایی که مدت زمان زیادی ندیده بود اسم انتخاب می کرد. گالوم برای خورشید نام «صورت زرد» را انتخاب کرد و به شدت از نور آن متنفر بود. او ماه را نیز «صورت سفید» نامید. وی همیشه ترجیح می داد تا در تاریکی شب و زیر نور ماه حرکت کند.

نام گالوم از نحوه سرفه کردن اسمیگل شکل گرفته است

شاید بسیاری از شماها نیز به این نکته پی برده باشید. نام گالوم از نحوه خاصی که اسمیگل سرفه می کند به وجود آمده است. نام اصلی گالوم، اسمیگل، پس از سال ها زندگی در «کوه های مه آلود» از یاد برده شده بود و در این منطقه وی را با نام گالوم می شناختند. در کتاب ارباب حلقه ها و حتی هابیت به این که گالوم چرا گالوم نامیده شد اشاره های زیادی شده است.

گالوم در حقیقت لباس می پوشد

در سه گانه ارباب حلقه ها و همچنین هابیت، گالوم به صورت موجودی نمایش داده می شود که همیشه تنها لنگ به تن دارد. اما در کتاب ارباب حلقه ها اندکی ظاهر وی تفاوت دارد. در کتاب ها عنوان شده است که وی لباس می پوشد و حتی برای خود کمد لباس دارد. او همیشه رنگ های تیره را برای پوشیدن ترجیح می دهد و تمامی لباس هایش دارای جیب می باشند. محتویات جیب های او در کتاب ارباب حلقه ها با جزئیات توضیح داده شده است.

گالوم از موجوداتی بنام گابلین به عنوان وعده غذایی خود استفاده می کرد

گالوم در غاری در «کوه های مه آلود» زندگی می کرد و طبیعتا در انتخاب وعده های غذایی خود در محدودیت قرار داشت. در فیلم هم نمایش داده می شود که وی چطور می بایست برای زنده ماندن از گوشت خام ماهی تغذیه کند. اما او تنها از گوشت خام ماهی برای زنده ماندن تغذیه نمی کرد. در اولین فیلم هابیت داخل «کوه های مه آلود» نمایش داده می شود. گابلین های زیادی در آنجا وجود دارند. اگر یک گابلین راه خود را گم می کرد و گالوم او را در نزدیکی محل زندگی خود مشاهده می کرد بدون تامل آن گابلین بیچاره را برای شام خود آماده می کرد.

سائورون از گالوم بازجویی کرد

سائورون دومین شخصیت خبیث آسیای میانه می باشد. اولین شخصیت خبیث نیز استاد او «ملکور» است! گالوم کوچک اندام که پیش از آن هابیتی از گونه استورها بنام اسمیگل بود به سختی توسط سائورون بازجویی شد. گفته می شود که سائورون در غالب هر شکل و شمایلی که درآمده بود خود شخصا بازجویی گالوم را بر عهده گرفت. پس از اینکه بیلبو بگینز حلقه را از گالوم دزدید وی به جستجوی حلقه پرداخت. در این بین توسط سربازان پادشاه تاریکی دستگیر شد. سائورون با بازجویی از وی توانست از بقای حلقه و محل احتمالی آن باخبر شود.

گالوم با عنکبوت بزرگ سخن گفت

شلوب عنکبوت عظیم الجثه ای می باشد که اجازه نمی دهد موجودی زنده از محل زندگی وی عبور کند. اما برای گالوم این داستان متفاوت است. روزی گالوم به صورت اتفاقی سر از لانه وحشتناک شلوب درآورد اما با تعجب بسیار توانست جان سالم از آنجا به در ببرد. گالوم با شلوب قرار گذاشت که در صورتی که شلوب به او آسیبی نرساند گالوم افرادی به مراتب فربه تر را در مسیر شلوب قرار خواهد داد تا او بتواند آنان را شکار کند. بعدا نیز در فیلم مشاهده می کنیم که او بر عهد خود وفادار است.

گالوم حدود ۶۰۰ سال عمر کرد

آنطور که می بینیم گالوم چقدر به خوبی می تواند از صخره ها بالا برود خیلی سخت است که او را فردی با سن و سال بالا تصور کنیم. اما اگر به کتابها نگاهی بیندازیم از روزی که وی در سال ۲۴۳۰ عصر سوم به دنیا آمد تا روزی که (همانطور که در فیلم هم مشاهده می کنیم) سرانجام در «کوه نابودی» و در سال ۳۰۱۹ عصر سوم نابود شد ۵۸۹ سال سن می شود! عمر متوسط هابیت ها حدودا ۱۰۰ سال بوده است. اما او چندین برابر معمول عمر کرد. دلیل اصلی افزایش غیرمعمول عمر و در عین حال سالم ماندن او از لحاظ بدنی حامل حلقه بودنش بوده است.

گالوم آسیای میانه را نجات داد

برخلاف از خودگذشتگی و تلاشهای فراوانی که یاران حلقه و هم پیمانان آنان در راه نابودی حلقه انجام دادند باید بگوییم که اگر گالوم نمی بود شاید هنوز هم حلقه نابود نمی شد. هدف یاران حلقه این بود که آن را در محلی که ساخته شده بود یعنی «کوه نابودی» نابود کنند و سائورون شیطان صفت را برای همیشه شکست دهند. اما در نهایت این گالوم است که این مهم را انجام می دهد. فرودو بهمراه سم، دوست خود پس از رسیدن به «کوه نابودی» و درست هنگامی که سختی های بیشماری را متحمل شده است تا برای نابودی حلقه به آنجا برسد تسخیر نیروی شیطانی حلقه می شود و از نابودی آن سر باز می زند. گالوم اما انگشت فرودو را بهمراه حلقه از دستان او جدا می کند و سرانجام بهمراه حلقه به داخل مذاب های «کوه نابودی» می افتد و بهمراه حلقه برای همیشه نابود می شود.