۱۰ فیلم برتر مارتین اسکورسیزی (قسمت دوم)
۵٫ هوگو (Hugo) (%93)
با این که قرار نبود صنعت فیلمسازی وارد دنیای دیجیتال شود، مارتین اسکوسرسیزی حماسه ای سه بعدی بنام هوگو ساخت. داستان این فیلم در زمان دهه سوم سال ۱۹۰۰ می باشد و در مورد پسری یتیم است که در ایستگاه قطاری در پاریس زندگی می کند. جلوه های بصری و رنگ بندی در فیلم که الهام گرفته شده از بنیان گذاران صنعت فیلمسازی است بسیار نفسگیر و خیره کننده هستند و جایی در اواسط فیلمنامه با نشان دادن صحنه هایی از اولین مبتکران چنین سبکی، یعنی ژرژ ملیس قدردانی می شود.
فروش این فیلم می توانست در باکس آفیس خیلی بیشتر از این ها باشد ولی منتقدین از این فیلم به خوبی نوشتند (همچنین بینندگانی که با تماشای فیلم گاهی حوصلشان سر می رفت نیز ازاین فیلم خوششان آمد). جیمز کامرون مغز متفکر دنیای سه بعدی نیز اذعان داشت که از دیدگاه وی این فیلم بهترین استفاده از تکنولوژی سه بعدی را به کار برده است.
۴٫ گاو خشمگین (Raging Bull) (%96)
مارتین اسکورسیزی استاد ساخت زندگینامه افراد است، چون او فقط با ترکیب کردن چند قسمت از زندگی افراد مشهور فیلم نمی سازد، بلکه سعی می کند با تمرکز بر روی تمامی سوژه هایش و ابعاد زندگیشان و همچنین اشتباهات آن ها، فیلمی بی نقص و واقعی بسازد. برای مثال در فیلم گاو خشمگین که زندگینامه بوکسور معروف جیک لاموتا است او بر روی حس حسادت او تمرکز کرد، وشاهکاری سیاه و سفید را روانه دنیای سینما کرد.
لاموتا حتی برای چند لحظه نیز به همسرش اعتماد نداشت و تمامی این نگرانی های خود را به رینگ بوکس می آورد. بر خلاف بیشتر فیلم هایی که راجع به بوکس ساخته می شود این فیلم فقط برروی این ورزش تمرکز ندارد، بلکه با شخصیت پردازی عالی و جلوه های بصری کاملا در خدمت فیلمنامه است و در صدر همه چیز حول محور زندگی جیک لاموتا می چرخد.
۳٫ خیابان های پایین شهر (Mean Streets) (%96)
این فیلم اولین ساخته اسکورسیزی نیست اما به نظر می رسد که اولین فیلم واقعی از اوست، زیرا این اولین کار در رزومه اوست که باز خوردهای زیادی در دنیای سینما داشت. مانند تمامی فیلم های خوب او، این فیلم در مورد یک سازمان جنایی است که در یک رابطه دونفره خلاصه می شود: جنایتکاری حرفه ای بنام چارلی که علاقه ندارد نامش سر زبان ها باشد و دوست بی احتیاطش جانی بوی که هیچگاه نمی تواند دهان خود را بسته نگه دارد.
جانی بوی واقعا برای دوستش چارلی از اهمیت بالایی برخوردار است و در مقابل، کارهای ابلهانه جانی بوی همیشه کاردست چارلی می دهد و تضاد بین این دوحس یعنی حس اهمیت به یک دوست و ترس از کشته شدن، نکته اصلی فیلم است. بازی روی کیتل و رابرت دنیرو در این فیلم شاهکار ودیدنی است.
۲٫ رفقای خوب (Goodfellas) (%96)
دهه نود میلادی شاید برای هر فیلم مافیایی دیوانگی محض بود که بخواهند تا جایی پیش بروند که بتوانند در فروش با فیلم پدر خوانده رقابت کنند، اما دقیقا همین اتفاق افتاد و فیلم رفقای خوب ساخته مارتین اسکورسیزی در سینماها طوفان بپا کرد و بر سر زبان ها افتاد. با تمرکز بر روی یک سازمان جنایی و تمامی ابعاد زندگیشان، که نقش آن ها را ری لیوتا، جو پسکی و رابرت دنیرو بازی می کنند، فیلم رفقای خوب زندگی نامه گانگستری است که می تواند بیوگرافی گانگسترهای دیگر نیز باشد.
ترکیب سه عامل: تدوین متلاطم، سبک روایت نامنظم، وداستان پردازی غیر خطی، نشان از تلاش اسکورسیزی برای خلق دوباره زندگی یک گانگستر به شکل سینمایی دارد.
۱٫ راننده تاکسی (Taxi Driver) (%98)
بسیاری از هم دوره ای های اسکورسیزی فیلم هایی در رابطه با جنگ ویتنام ساختند تا نبردهایی که بسیاری از جوانان نسل خود تجربه کردند را به تصویر بکشند، اما او هیچوقت فیلم جنگی نساخت و در عوض درباره عواقب جنگ فیلمی ساخت. فیلم راننده تاکسی، داستان زندگی تراویس بیکل را بازگو می کند، کهنه سربازی که از اختلال اعصاب واسترس پس از جنگ رنج می برد و نمی تواند بخوابد و یا وارد رابطه با کسی شود.
او از نظر روحی-روانی آشفته و پریشان می باشد و ذهنش مانند یک کتری در حال جوشیدن است که هرلحظه ممکن است لبریز شود، مخصوصا وقتی که متوجه می شود یک باند فحشاء قصد سوء استفاده و آزار و اذیت دختربچه ای را دارند و همچنین یک سیاستمدار فریبکار در حال رسیدن به قدرت است. این فیلم اساساً بی نقص است و سرنگونی و شکست روانی یک شخصیت را طوری به نمایش می گذارد که هیچ کارگردانی تاکنون نتوانسته است موفق به انجامش شود.
ترجمه: مسعود صادق زاده