برزخ انتخاب ، پیش نمایش بازی Vampyre
اینجا لندن سال ۱۹۱۸ است ، هوای سرد ، خیابان های تاریک و سوت وکور . تب مخوفی که خیابان های پایتخت را فرا گرفته و قربانی می گیرد. در بازی Vampyre شما در نقش دکتر جاناتان رید ، خون آشامی تازه کار قرار می گیرید که دنبال درمانی برای بازگشت به زندگی انسانی می گردد و مطمئن است که روشی برای نجات و رهایی از این وضعیت وجود دارد . اما برای رسیدن به این هدف باید زنده بماند و تنها راه زنده ماندن برای یک خون آشام مکیدن خون مردم شهر است که علاوه بر زنده ماندن منجر به افزایش قدرت و رشد کاراکتر در بازی می شود. در همان نگاه اول Vampyr بازی ای درگیر کننده و جذاب در ژانر وحشت است . شما در دنیای نیمه آزاد یا در اصطلاح Semi open-world در فضای تاریک لندن قرن ۲۰ قرار می گیرید و می توانید آزادانه در محله های کم نور و مخوف شهر پرسه بزنید و با دیگر شخصیت های داستان صحبت کنید . از چنگ شکارچیان خون آشام بگریزید و یا با موجوداتی تحت عنوان Skull که خون آشام هایی جهش یافته بر اثر تب مخوف ان روز های شهر هستند ، دست و پنجه نرم کنید و البته با شهروندان شهر که برایتان داستان و ماموریت های جانبی زیادی همراه خواهند داشت ارتباط بر قرار کنید.
در دمویی که من شاهد ان بودم جاناتان به مراسم خاکسپاری دختر جوانی از اقوامش در کلیسایی دور افتاده دعوت شده است . او در انجا با زنی بنام Ashbury که خون آشامی صد و اندی ساله است ، آشنا می شود که سعی می کند جاناتان را با شیوه جدید زندگی اش به عنوان یک خون اشام آشنا کند . در ادامه جاناتان جعبه ای پیدا می کند که متعلق به مجرمی به نام جو است که سعی دارد تاجری را سر کیسه کند . وقتی جاناتان کیسه را به صاحبش بر می گرداند با عکس العمل خشن جو مواجه می شود و او مجبور به کشتنش می گردد . به محض اینکه روزنامه ها خبر قتل جو را منتشر می کنند ، رفتار طرفداران و دار و دسته او با شما تغییر خواهد کرد و در عوض ان تاجر با شما مهربان خواهد بود و اجناسش را با قیمت مناسب به شما می فروشد . ولی متاسفانه فرزند جو حالا یتیم شده و مجبور است از ان محله برود و مسئولیت عواقب این اتفاق تماما به عهده شما خواهد بود .در صورتیکه اگر به جای جو ، تاجر را بکشید ان وقت شرایط کاملا متفاوت خواهد بود . در این بازی خیر و شر به صورت مطلق وجود ندارد و پیچیدگی های اخلاقی صرفا بر اساس انتخاب و نگاه شما داستان را پیش خواهد برد. سازنده بازی می گوید تمام شهروندان شهر ، داستان ، مشکلات شخصیتی و روابط مخصوص به خود را دارند که انتخاب های شما در ادامه مسیر داستان هر کدامشان تاثیر می گذارد .
نکته جالب این است که شما باید حد تعادل را بین نوشیدن خون و یافتن درمان حفظ کنید . نوشیدن خون موجب افزایش لول کاراکترتان می شود و توانایی های خون اشامی بیشتری برایتان باز می گردد مثلا می توانید طعمه هایتان را هیپنوتیزم کنید و انها را به مکانی خلوت بکشانید یا به نقاط مختلف در نقشه شهر تلپورت کنید . اما کشتن و نوشیدن خون مردم همیشه راه حلی خوبی را پیشرفت نیست ، هر محله درصد امتیاز متفاوتی دارد . مثلا محله ای که اکثر ساکنانش بر اثر بیماری مریض شده اند یا تعداد زیادی از انها قبلا توسط شما کشته اند ، قطعا امتیاز کمتری خواهند داشت و درصد رشد کمتری برایتان خواهند اورد . و در صورت ادامه قتل و غارت ، آنجا تبدیل به محله ای مرده و خالی از سکنه خواهد شد . از طرفی دیگر استفاده از تواناییتان به عنوان پزشکی حاذق و ساختن دارو برای کمک به مریض ها هم انتخاب و روشی دیگری است. سیستم مبارزه بازی بر مبنای سرعت ، زمان بندی و هماهنگی در استفاده از اسلحه و توانایی های شخصی خون اشامی پایه ریزی شده است . . جاناتان می تواند با سرعت بالایش گلویی طعمه اش را بدرد و خونش را بمکد اما این روش برای همه دشمنان کارساز نیست ، شکارپیان خون اشام ترفندهایی مخصوص برای دفع حملات او دارند و هیولاهای جهش یافته بازی هر کدام روشی متفاوت برای کشتن خواهند داشت . در طول مبارزه اگر خط خون جاناتان به حد نصاب برسد توانایی های ویژه خون اشامی از جمله جادو و … فعال می گردند. عناصری مشابه به بازی موفق Dishonered از جمله فضای کثیف شهری و تاکید بر بیماری مصری در این بازی هم دیده می شوند . این ایده که جاناتان در برزخی میان پزشک یا خون آشام بودن ، مکیدن خون یا درمان کردن ، تقلا می کند ، بسیار درگیر کننده و جذاب است و حالت هایی از درگیری های درونی شخصیت بازی Life is strange ساخته قبلی این گروه را تداعی می کند که ایده ای منحصر به فرد و جذاب برای یک بازی نقش آفرینی و ماجراجویی است .
مترجم : خسرو خطیبی
منبع : Guardian