شرح داستان Black Ops 3: Zombies
همانطور که در پست Call of Duty: Black Ops 3 بهترین شوتر امسال توضیح داده بودیم، Call of Duty: Black Ops 3 دارای سه بخش اصلی است: Campaign، Multiplayer و Zombies.
امروز می خواهیم راجع به بخش Zombies کمی بیشتر صحبت کنیم، مخصوصا بعد از در دست قرار گرفتن مپ جدید زامبی به اسم Der Eisendrache که به معنای اژدهای آهنین است، شاید خیلی از شماها راجع به داستان اسرار آمیز آن کنجکاو شده باشید. درست مانند سری های قبل Black Ops، داستان بخش زامبی بطور سریالی در مپ هایی گفته می شود که باید جداگانه خریداری شوند. تا به امروز ۲ مپ زامبی بجز مپ Shadows of Evil که بطور مجانی از همان اول قابل دسترس بود، برای خریداران Black Ops 3 Season Pass ساخته شده است، یعنی مپ The Giant و Der Eisendrache.
Season Pass که ۵۰ دلار قیمت آن است (بجز خود بازی که ۶۰ دلار است) امکان دسترسی بازیکنان به چهار بسته ی مپ های ۳ Black Ops را می دهد. این بسته ها را می توان بطور جداگانه به قیمت ۱۵ دلار خریداری کرد که جمع آن ۶۰ دلار می شود، بنابراین خرید Season Pass اقتصادی تر است. هرکدام از این بسته ها دارای حداقل چهار مپ بخش Multiplayer و یک مپ بزرگ Zombies هستند که در کنار امتیازات دیگری که فقط دارندگان Season Pass خواهند داشت (مانند مپ زامبی The Giant ) در اختیار بازیکنان قرار می گیرد. می توان پیش بینی کرد که در نهایت دارندگان Season Pass شانزده مپ Multiplayer (بجز ۱۲ مپ اصلی Multiplayer) و ۵ مپ زامبی (به اضافه ی مپ The Giant که فقط با Season Pass قالب دسترس است) را در قالب چهار بسته در طی ۶ ماه تا ۱ سال دریافت خواهند کرد.
مپ Shadows of Evil تمرکز بر روی ۴ شخصیت به نام های Jessica Rose، Jack Vincent، Floyd Campell و Nero Blackstone دارد که در شهر Morg زندگی می کنند. این چهار شخصیت دارای گذشته ای تاریک با گناهان زیاد هستند. Jessica خواهان استخدام در شرکت فیلم سازی Motion Pictures است و برای رسیدن به این آرزو با یک تهیه کننده رابطه برقرار می کند ولی یک عکاس از این موضوع خبر دار می شود. Jessica عکاس را به خانه ی خود دعوت می کند و سپس او را به قتل می رساند. Vincent که در تمام طول خدمتش یک پلیس فاسد بوده است، تلاش شهردار را برای برملا کردن فاسد بودنش که از طریق همدستان خودش است را با به قتل رساندن همه ی آنها بی نتیجه می گذارد. Campbell یک بوکسور که ماه هاست در مسابقه ای شرکت نکرده است، در زیر دستکش بوکس خود قطعه آهنی قرار می دهد و از این طریق Tony King قهرمان بوکس را شکست داده و عنوان قهرمانی را از آن خود می کند. Nero که در گذشته شعبده بازی حرفه ای بوده، گرفتار بدهکاری ها و قرض های شدیدی می شود. از این رو همسرش به او پیشنهاد می دهد با صحنه سازی خاص او را به قتل برساند و با استفاده از پول بیمه مرگش بدهکاری های خود را صاف کند.
شبی بطور تصادفی این چهار نفر در کلوپی حاضر می شوند و بطرز مشکوکی سر میز های خود به خواب می روند و سپس در مناطق مختلفی از شهر Morg بیدار می شوند. علامتی به اسم “نشان غول” بر روی دست آنها هک می شود. زامبی ها از همه طرف به آنها حمله ور می شوند و در ادامه یکدیگر را پیدا می کنند و برای نجات شروع به همکاری می کنند. سپس متوجه زمزمه های مرموز فردی به اسم “Shadowman” یا مرد سایه می شوند. Shadowman به آنها پیشنهاد کمک برای رسیدن به رستگاری از جهنم بی پایان و ترسناک زامبی ها را می دهد. بعد از اینکه به آنها کلید احضار را می دهد، آنها را راهنمایی می کند تا ۴ قربانی انجام دهند. این قربانی ها افراد نزدیک به این ۴ نفر هستند. هرکدام از این مراسم ها با قتل قربانی ها و تبدیل شدنشان به یک کرم انجام می شود. این کرم ها در ادامه به عنوان کلیدی برای باز کردن یک پرتال استفاده می شوند. بعد از این، Shadowman هویت خود را آشکار می سازد و به عنوان یکی از خدمتگزاران Apothicon (یک نیروی شیطانی باستانی که قبلا در فرانسه سعی بر نابود کردن دنیا با رها ساختن تعدادی بی نهایت زامبی به این دنیا را داشته است) ظاهر می شود و سپس دوباره غیب می شود و ۴ نفر را به حال خود رها می سازد.
در بالای شهرهشت پای بزرگی ظاهر می شود و سایه ای تاریک بر شهر می اندازد. ۴ نفر در ادامه قربانی های بیشتری انجام می دهند اما این بار زامبی ها را قربانی کرده و The Keepers را احضار می کنند. The Keepers نژادی متفاوت از کهشکان دیگری هستند که قصد جلوگیری از Apothicon را دارند. ۴ نفر در نهایت با کارهایشان دوباره توجه Shadowman که قصد جلوگیری از کارهایشان را دارد را جلب می کنند. آنها Shadowman را در مراسم قربانی به دام می اندازند و سپس اورا می کشند و او را تبدیل به کرم بزرگی می کنند. ۴ نفر در ادامه کرم بزرگ را هم می کشند که باعث پرتاب شدن لیزری بزرگ به هشت پای بالای شهر می شود و او را می کشد. سپس ۴ نفر به دنبال آن کلید احضار کننده را پس می گیرند. در این لحظه دانشمند آلمانی به نام Edward Richtofen از داخل پرتالی ظاهر می شود و از چهار نفر بخاطر زحمتشان تشکر می کند و کلید احضار را از آنها می گیرد و به درون پرتال برمی گردد و به دنبال آن پرتال محو می شود.
مپ Shadows of Evil مقدمه ی داستان اصلی زامبی است که با مپ The Giant آغاز می شود. مپ The Giant تمرکز بروی ۴ شخصیت Tank Dempsey، Nikolai Belinski، Takeo Masaki و Edward Richtofen دارد که اختلافات سیاسی را کنار می گذارند تا در مقابل زامبی ها زنده بمانند. Nikolai Belinski یک گروهبانی روسی است که در جنگ جهانی در ارتش شوروی علیه نازی ها جنگیده است. Tank Dempsey یک سرجوخه آمریکایی است. Takeo Masaki یک کاپیتان ارتش ژاپن است. Edward Richtofen یک ژنرال نازی و همچنین یک دانشمند نابغه ی روانی است. در طی جنگ جهانی دوم، دکتر Ludvig Maxix گروه ۹۳۵ را با هدف ارتقای کیفیت زندگی انسان ها تشکیل می دهد. در آن زمان ژنرال آلمانی Edward Richtofen در این گروه عضو می شود و با دکتر Maxix همکاری می کند. آما از آنجا که گروه نیاز به بودجه داشت، آنها شروع به ساخت اسلحه های مافوق پیشرفته برای ارتش نازی می کنند تا از این طریق بودجه خود نیز تامین کنند. اما ژنرال Richtofen با اینکار موافق نبود. Richtofen در آن زمان هنوز جنون نداشت. Richtofen سپس کار بر روی پروژه های خود را به تنهایی آغاز نمود. Richtofen موفق به ساختن دستگاهی به نام تله پورتر شد با استفاده از آن توانست یک درخت را جا به جا کند. از آنجا که Richtofen کسی را برای آزمایش نداشت، خود به داخل دستگاه تله پورتر رفت در قبرستانی در قلب کره ماه فرود آمد.
در آنجا با هرم اسرار آمیزی ارتباط برقرار کرد و این باعث شد جنون بگیرد. Richtofen از آنجا به زمین بازگشت. وی پایگاهی برای گروه ۹۳۵ در کره ماه بر روی هرم مرموز می سازد و از آنجا به دنیا های زیادی سفر می کند و در یکی از آن سفر ها به شهر Morg در مپ Shadows of Evil می رود و کلید احضار کننده را از ۴ شخصیت Shadows of Evil می گیرد و در پایگاه کره ماه قرار می دهد.
از آن به بعد Edward Richtofen تصمیم به تغییر ساختار گروه ۹۳۵ با کشتن دکتر Maxix و دخترش می کند. وی همچنین در تحقیقات و سفر های خود متوجه وجود کپی های دیگر خود در دنیا های دیگر می شود. یکی از این دنیا ها که در آن Edward به عنوان پسر کوچکی با دختر کوچکی به نام Samantha همبازی است توجه او را جلب می کند. او دکتر Maxix و Samantha در تله پورتر قرار می دهد و سپس آنرا فعال می کند تا آنها بکشد ولی در عوض Samantha به مکان نامعلومی می رود که از آنجا قادر به کنترل زامبی ها می شود. Richtofen همچنین تصمیم به تغییر آینده با سفر کردن به همه ی دنیاهای دیگر و کشتن کپی های خودش می کند. سه سرباز متحد به نام های Tank Dempsey، Nikolai Belinski و Takeo Masaki که از طرف مافوق های خود دستور تحقیق راجع به Richtofen را دارند، سعی می کنند جلوی Richtofen را بگیرند تا نظم دنیا هارا بر هم نزند ولی هردفعه موفق نمی شوند.
بعد از چندین بارتلاش ناکام برای متوقف ساختن Richtofen نازی، آنها به دنیای اصلی بازمی گردند و Richtofen را درست بعد از اینکه Samantha و پدرش را با دستگاه تله پورتر به دنیای دیگری می فرستد در کارخانه ای پیدا می کنند و این شروع مپ The Giant است.
Dempsey، Nikolai و Takeo بر خلاف دستور مافوق هایشان سعی بر متقاعد کردن Richtofen برای بیدار کردن کپی های دیگرشان می کنند. در همین لحظه کپی دیگری از Richtofen از دنیایی دیگر از طریق تله پورت ظاهر می شود و Richtofen نازی را می کشد. در همین لحظه زامبی های زیادی به آنها حمله ور می شوند که در نتیجه ی آن هر چهار نفرباری دیگر اختلافات سیاسی را کنار گذاشته و شروع به همکاری می کنند. در حین نبرد با زامبی ها، ۴ نفر تحت تاثیر Element 115 قرار می گیرند و شخصیت آنها شروع به تاثیر گرفتن از شخصیت کپی های آنها در دنیا های دیگر می شود. Dempsey بد دهن تر و خشن تر می شود. Nikolai مرتب راجع به مشروب حرف می زند. Takeo ضرب المثل هایی به زبان ژاپنی می گوید و Richtofen دچار جنون جوانی می شود. ۴ نفر در ادامه با همکاری یکدیگر لیزری را در کارخانه فعال می کنند و از این طریق به دکتر Maxis اجازه ارتباط با آنها از دنیایی دیگر را می دهد. در پایان آنها از روبات بزرگی برای جلوگیری از خارج شدن کپی Dempsey از کارخانه کمک می گیرند. Dempsey در کپسول حیات در عقب یک کامیون از کارخانه خارج می شود و روبات عظیم جثه در تغییب آنها می رود ولی یکی از سربازان ناشناس روبات را با یک موشک انداز مورد هدف قرار می دهد و روبات را بر زمین می زند. کامیون به یک قلعه نازی واقع در اتریش که متعلق به گروه ۹۳۵ است می رود. این قلعه و دژ نظامی در کنار سایت های موشکی ارتش نازی قرار دارد. ۴ نفر هم به دنبال کامیون وارد قلعه می شوند ولی وقتی می رسند کپسول حیات متعلق به کپی Dempsey در داخل یک موشک به پرواز در می آید و به سمت پایگاه دیگر گروه ۹۳۵ بر روی کره ی ماه می رود و این شروع مپ Der Eisendendrach به معنای اژدهای آهنین است.
این دژ مستحکم نازی بر روی یک هرم اسرار آمیز ساخته شده است. یکی از اعضای گروه ۹۳۵ به نام دکتر Graph از پایگاه بر روی ماه گروه سعی می کند با قلعه ارتباط برقرار کند ولی در عوض با Richtofen که خود را جای Richtofen نازی جا زده است مواجه می شود. ۴ نفر بار دیگر باهم در مقابل زامبی ها همکاری می کنند. آنها با کمک دکل های برقی موشک را مورد هدف قرار می دهند و در نتیجه آن موشک سقوط می کند و کپسول حیات کپی Dempsey از آن به بیرون پرتاب می شود اما دکتر Graph با فعال کردن قفل ایمنی کپسول را خارج از دسترس نگه می دارد. Richtofen در ادامه Nikolai، Takeo و Dempsey را برای فعال کردن هرم شیطانی راهنمایی می کند. آنها هرم داخل قلعه را با کمک احضار یک روح با هرم واقع در پایگاه بر روی ماه گروه ۹۳۵ جایگزین می کنند اما از آنجا که روح شیطانی شده است با آن می جنگند و آن را پاک می کنند. سپس کلید احضارکننده را از روی هرم اورده شده از کره ماه برمی دارند و با کمک آن کدهای موشکی را فعال می کنند و صدها موشک به سمت کره ماه پرتاب می کنند که در نتیجه ی آن کره ماه به کلی نابود می شود. ۴ نفر سپس به سمت کپسول حیات کپی Dempsey می روند. Richtofen در آنجا از نقشه ی خود برای کشتن همه ی کپی های آنها و نگهداری از روح آنها در کلید احضار کننده برای برگردندان نظم به کهکشان می گوید. Dempsey سپس با کپی خود خداحافظی می کند و کپسول حیات را خاموش می کند و کپی خود را می کشد و به Richtofen اجازه استفاده از کلید احضارکننده را می دهد. اینکه در ادامه چهار نفر در ادامه به کجا خواهند رفت و اینکه آیا کپی های Nikolai و Takeo را هم خواهند کشت یا خیر در پرده ای از ابهام قرار دارد. باید تا محتوای دانلودی بعدی بازی صبر کرد تا ادامه داستان در مپی جدید بازگو شود.