پنج بمب گیشه که باید به موفقیت می رسیدند
زمانی که یک استودیوی فیلمسازی از فیلمی که می سازد مطمئن است، تمام تلاش خود را برای تبلیغات فیلم بکار می گیرد. اکثر اوقات این کار نتیجه می دهد. اما گاهی اوقات نیز این اتفاق نمی افتد. گاهی اوقات فیلم هایی تولید می شوند که باید با استقبال مخاطبان مواجه شوند ولی در گیشه شکست می خورند. در ادامه ۵ بازنده مالی گیشه را که باید در گیشه به موفقیت می رسیدند فهرست کرده ایم.
اطلس ابر Cloud Atlas – ۲۰۱۲
اطلس ابر به کارگردانی برادران واچوفسکی و تام ویکر فیلمی پرهزینه بود که قرار بود بهترین فیلم علمی-تخیلی سال شود. تام هنکس، هالی بری و هیو گرنت فهرست بازیگران فیلم را غنی تر کرده و فیلمنامه فیلم بسیار هیجان انگیز بود. هر بازیگر در چندین نقش بازی می کرد و فیلم بین قرون و کهکشان های مختلف در رفت و آمد بود. فیلمنامه وسیع، زبان های مختلف یا داستان عجیب فیلم باید باعث موفقیت آن می شدند، ولی مخاطبان تمام این موارد را نادیده گرفتند. این فیلم هوشمندانه و تأثیرگذار با هزینه ای بالغ بر ۱۰۰ میلیون دلار تنها توانست کمتر از ۳۰ میلیون دلار فروش کند.
جان کارتر – ۲۰۱۲
فیلم جان کارتر که براساس کتاب های ادگار رایس باروز و اولین تجربه کارگردانی لایواکشن اندرو استنتون (کارگردان در جستجوی نمو و وال-ای) است، قرار بود یکی از موفق ترین فیلم های ۲۰۱۲ باشد. این داستان که زیر نظر استودیوی دیزنی بود، برای نوجوانان و بزرگسالان به نمایش درآمد و به دلیل داشتن جلوه های ویژه فوق العاده و نبردی عالی داستان ماجراجویی هیجان انگیزی را رقم زد. چه به دلیل تغییر عنوان بود (نام کتاب باروز جان کارتر از مریخ است) و چه به دلیل سپردن نقش اصلی به هنرپیشه ای تازه کار (تیلور کیچ)، هرچه که بود مخاطبان نتوانستند با فیلم ارتباط برقرار کنند. فیلم بیش از ۱۵۰ میلیون دلار را از دست داد و به یکی از بزرگترین بمب های مالی گیشه در تمام تاریخ تبدیل شد.
گرایندهاوس Grindhouse – ۲۰۰۷
کوئنتین تارانتینو و رابرت رودریگز با همکاری هم می خواستند تجربه ای را در اختیار طرفداران ژانر بگذارند که فیلمسازان در حال ترویج آن بودند؛ فیلمی سه ساعته شامل اکران دو فیلم بلند و مملو از وحشت و هیجان که تریلرهای جعلی آنها را از هم مجزا می کردند. این فیلم قرار بود نسلی جدید از طرفداران تجربه قدیمی سینماماشین ایجاد کند. کرت راسل، رُز مک گوآن، جاش برولین، بروس ویلیس و چند بازیگر دیگر از جمله بازیگران این فیلم هستند. گرایندهاوس فیلمی سرگرم کننده، خنده دار و هیجان انگیز با ریتمی بالا بود که می شد هنگام تماشای آن پاپ کورن نوش جان کرد. هنگامی که فیلم به سرعت داشت در گیشه سقوط می کرد مخاطبان کوچک ترین اهمیتی نمی دادند. زمان اکران طولانی یا شاید موضوع خاص فیلم بود که باعث شد فیلم از لحاظ مالی شکست بخورد. این امر تعجب آور است، زیرا طرفداران تارانتینو و رودریگز به تنهایی باید با آمدن خود به سینماها سودی بالغ بر ۸۰ میلیون دلار را ضمانت می کردند.
دروازه بهشت – ۱۹۸۰
دروازه بهشت ساخته مایکل چیمینو بدنام ترین بمب گیشه در تاریخ سینماست. هزینه این فیلم از بودجه مدنظر میلیون ها دلار فراتر رفت و باعث ورشکستگی استودیوی یونایتد آرتیستس شد. به نظر می رسید هنگام تولید فیلم خبرنگاران از گزارش روزانه مراحل فیلم لذت می بردند. زمانی که فیلم اکران شد، با انتقاد شدید منتقدان مواجه شد. این فیلم یکی از بزرگترین شکست های مالی است. گفته می شود که این فیلم باری دیگر و با کیفیت های استاندارد امروزه منتشر شده است و اکنون به عنوان یک فیلم کلاسیک مناسب در نظر گرفته می شود. از لحاظ ساختاری زیاد کامل نیست، اما فیلمنامه و تصویربرداری برجسته آن اکنون بهتر دیده می شوند. در نهایت بسیاری از افراد این فیلم را به عنوان یکی از بزرگترین آثار چیمینو در نظر می گیرند.
نفوذی – ۱۹۹۹
مایکل مان پشت سر هم به موفقیت می رسید. آخرین موهیکان (۱۹۹۲) و مخمصه (۱۹۹۵) موفقیت های بزرگی از نظر مالی و انتقادی برای فیلمساز به ارمغان آوردند. نفوذی (۱۹۹۹) نیز باید موفقیت دیگری می بود. راسل کرو و آل پاچینو دو تا از عالی ترین اجراهای خود را در به تصویر کشیدن داستان زندگی واقعی جفری ویگاند به نمایش گذاشتند. جفری ویگاند فردی بود که در صنعت تنباکو کار می کرد، اما زمانی که دریافت آنها از قصد دارند اذهان عمومی را در مورد خطرات سلامتی مصرف دخانیات فریب می دهند دست به افشاگری زد. تقریبا همه منتقدین این فیلم را به عنوان یکی از بهترین فیلم های ۱۹۹۹ و اکثرا این فیلم را بهترین فیلم مان در نظر می گیرند. به احتمال زیاد این موضوع فیلم بود که باعث ترس مخاطبان شد. متأسفانه، مخاطب عام یکی از خیره کننده ترین و عالی ترین داستان های ژورنالی و صداقت شخصی در آن دهه را از دست داد.
